ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

یک عدد تمشک ِ زور گوو

عاشق ِ اینم .. 

که چشم هائی داشته باشم ، جلوی چشمانم 

و تمام ِ روز حتی ، به یادش  

خدارا شکر کنم .. 

 

 

× خدا جون .. صبرو و حوصله یافت نمی شود .. این بنده ی بی همه چیزت اعصاب ندارد ، با من بحث نکن .. میخوام  

همون استاد وحشتناک ِ ..

ی استاد داشتیم که تا حالا باهاش کلاس بر نداشته بودیم ..

ی جورائی لطف خدا بود یا شانس یا هر چی ..

این استاد ِ عجیب با ما لج بود ... ینی چش ِ دیدن ِ ما رو نداره .. همیشه میگفتیم اگه ی روز به عمرش مونده باشه زهرشو میریزه بهمون  ازون جهت تصمیم داشتیم هیچ وخ باهاش کلاس بر نداریم .. اما این ترم ترم ِ آخر ِ و ی 4 واحدی مونده رو هوا که مجبوریم  و برداشتیم .. فردا باش کلاس داریم از ساعت 4.30 تا 8 شب : (( از همین الان استرس دارم .. آخه بد جور ضایع میکنه : ( نیدونم گندم چه حسی داره اما من که تخریبم به شخصه .. بعد گندم ی کلاس از من بیشتر داره و من قراره دیر تر برم گفتم تا عنفوان ِ وجودش بسوزه    

بعد همش دارم به این فک میکنم که نمیشه یعنی عادم کلاس زبان نره ولی زبانش در حد IELTs باشه .. ؟ خب میخونم دیگه : (((  

بعدشم دارم فک میکنم که ینی میشه معافیت تربیت بدنیم جور بشه ؟! 

ایش اصنا این ترم همه درسام ضد ِ حالن ... عادم هیچ انگیــــزه ی واسه درس خوندنم نداره ک ِ   

 

× تمام ِ تلاشمو میکنم ازین دنیای خاک بر سری دور شم .. میشه که بشه !! میتونم : ) 

انرژی

بعضی وبلاگا چقدر به ادم انرژی میدن ..  

دلم انرژی قدیما رو خواست .. 

 

× تعطیلات تموم شه شاید خوب شم .. نـــــه ؟! 

رفتم رفتی رفت !

به رفتن فکر میکنم .. 

اینجوری موندن عذابم میده .. ! 

بارانی

هوای این لحظه ی اتاقکم بارانیست ، 

اما نمیبارد بر دل ِ خسته و رنجورم .. 

بغض

بغض ِ دخترک از شبای بی آسمونی ِ  

آسمونم باش ..  

امیـــــــــد ؟!

 

بازم اعتقاد دارن که زندگی پر از امیـــد ِ ؟ 

میشه ی امید بذارین جلو چشای من دهن ِ من بسته بشه ؟ 

 

× کم آوردم ، توی دو قطره اشک دارم له له میزنم !  

حجه الاسلام تمشکی

 

 

در این دنیـــــــا ، تمام ِ آغوش های گرم حرام ِ من ست ! 

 

:‌ (

 

دلم برای خودم تنگ شده ! 

 

نفس نفس

 

ازون نفسا که به زور در میاد 

ازون چشا که به سختی میبینه  

ازون دل ِ شکسته که هیچ شکسته بندی نمیتونه بند بزنه ش 

ازون بانوی بی قراری که قرار رویای محالش شده ! 

 

بانوی شب های بی قرار ِ ت و .. 

کجاست سهراب .. 

که طراوت بدهد به دلم .. 

 

متنفرم ازتون

چطوری روش میشه هنوز تو صورت ِ من نگاه کن ِ و این هــــــــــــوا با برینه بهم ؟! 

باورم نمیشه .. آدم اینقد وقیح ؟! 

 

 

 

فردا چی میشه ؟ 

دلم خواست !!

نفرین

نمیدونم نفرینم میگیره یا نــــه .. اما به این حد رسیدم که نفرینش میکنم ، آدم بد ذات سزای عملش رو میبینه ، سعی کردم واسه کسی نزنم ، توقع نداشتم .. هیچ وقت !  

با هر کسی جور نمیشم ، زار ِ زندگیم و واسه همه نمیگم ، ولی از هیچ بودنم دارن استفاده میکنن ، از سکوتم ، نمی گذرم .. خدائی هست که بهش ایمان دارم که تقاص همه بدیائی که بهم کردن و ازشون میگیره !! این خدا الرحم الراحمین سخته ، دردناک این حرفا واسم ، اما می سپارم به تو .. تو باید حل کنی واسم !! 

خاطره ..

رفتم به روزای قدیمی .. 

نزدیک یک سال و نیم پیش .. 

کامنتا .. دیوونه کننده بود .. 

دلم واسه تک تک ِ بچه ها تنگ شده .. 

واسه ی همشون ..  

که خیالیاشون نیستن .. 

بغضی شدم : ( 

ممنونم که بعضیاتون هستین : ) : *

تفریح

دلم ی تفریح میخواد  

ی تفریح پر از شادی و خنده .. 

چالوسی .. جائی .. دلم میخواد  

: (

انقلاب ..

انرژی تو وجودم داره دادو بیداد میکنه :دی 

انقلاب و من و گندم و دودره کردنای معرف .. 

خالی بندیای تابلو .. 

« اسب حیوان نجیبی است » 

بازم انتخابای داغون گندم  

فلش کارتو ی کنکور ِ دیگه ...  

واوووووووووووووووووووووووووووووووووو 

خوبـــــــــــــم ... کتاب باعث میشه خوب باشم .. 

بماند که .... 

اخر ِ هر چیزی ..

×همیشه کم میارمت .. همیشه کم میارمت ، 

ی عمر ِ که ندارمت .. 

 

 

رفتیم و اخرین انتخاب ِ واحد رو هم انجام دادیم  

ترم آخر !!

انگار همین دیروز بود یادش به خیر .. 

لی لی نارنجی و ابر بهار و ندای قاصدک و .. 

همه با هم دانشگاه قبول شدیم .. هر کدوم ی رشته .. 

من و ابر بهار علوم سیاسی و ندا روانشناسی صنعتی و نارنجی معماری .. 

یادش به خیر .. 

حالا باید واسه ی ترم اخر ثبت نام کنم ..  

4 سال به همین زودی گذشت .. توی همین خونه ی تمشکی .. 

چقدر عوض شدیم .. چقدر زود میگذره .. 

و ی عالمه چقدر دیگه ..  

 

دلکم ..

داریم به کجا میریم ؟
به جاده های بی مرزی ؟
این راه ِ ما نیست .. 

راه ِ ما از جاده های بی عبور هم جداست .. 

 

× اشکای سکوت ..