ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

اذر

http://tameshki.blogsky.com/1392/09/01/post-1140 اینم پارسال و همه ی سالای عمر ِ من 

اسمان ِ دلم

بغض دارد امشب من 

بغض ِ بی دلیل و مبهم 

از ان شب هاست که میخواهم بگریم و نمی شود 

یاد ِ شب های تنهاییم به خیر 

هر وقت میخواستم گریه میکردم کسی دلیل گریه هایم را نمیخواست 

اما حالا هر چیزی باید دلیلی داشته باشد 

گریه هایت ، خنده هایت ، حتی زندگیت 

اذر ماه ِ امسال هم اغاز شد و بارانی نبارید 

تا اسمان ِ چشم هایم رنگ ِ ارامش را به خود بگیرند 

دنیای این روز هایم کوچک است و من ازین همه کوچکی حالم بهم میخورد