ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

هیچی

نه میتونم ارومت کنم ، نه میتونم همدمت باشم ، نه میتونم "هیچی"

نمیدونم به چه دردیت میخورم ، اما وقتی پیشتم میخندم و دیگران و دعوا میکنم که چرا غصه میخورن 

تو خلوت گریه امونم نمیده ،

نه واسه اونی که از دست رفته نه !

واسه تویی که خدا بهمون لطف کرد و سالمی و سلامت 

واسه تویی که همه چیزمی ، اما نمیدونی 

مراقب خودت باش همه چیزم :(