ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

خویشتن خویش

گاهی با خویشتن خویش خلوت می کنیم و با

درون خود سخن میگوئیم . اما جز سکوت چیزی با

ما نجوا نمی کند زیرا گورها روزنه ای بخارج ندارند

تا فریاد مردگان را با سکوت زنده ها بهم آمیزند .....

پیوست -: باز هم میگویم « بودن یا نبودن » هیچ کدام "فرقی" نمیکند