ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

مست مست !

 

چشمان ما مست از باده ی آرزو ، انتظار

میکشد .. ما وقتی مطلوب حلقه بر در میزند

که دریچه ی چشم ما خسته برهم می افتد

 

پیوست -: "حالا" دیر است !