ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

برگ نخستین

 

 

 

دیروز گذشت . « برگ نخستین »

پژمرد ، ...

بهاری دیگر خواهد آمد ...

برگی تازه خواهد روئید ...

برگهای درخت زمان بنوبت میریزند !

بر آنچه از دست رفته تاسفی نیست ...

بر آنچه خواهد گذشت نگرانم ... !

*پیوست : نمی دانم بی تو بودن را می توان تجربه کرد یا .. !