ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ستاره ای کم سـو

 

راستی اقلیما ، امشب پنجره را باز بگذار و به ستاره ای بنگر که کم سوتر از بقیه است . ستاره ی من است . گفته بوددم خدا سهم مرا کم داده است ..