ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

آئین زندگی

ماما دیروز رفت سفر .. 

باز من و بابائی موندیم .. 

خواهریم الان رفت و فردا شب میاد .. 

خُب غذای سر آشپز امشب قیمه میباشد  

 

چند وقتیه فیلم یا ی مطلبی ک میخونم و میبینم با بابائی میشینیم به نقد و بحث  

صحبت در مورد نوع ِ نگاهمون به قضیه س .. 

دیروز در مورد ی فیلم .. امروز در مورد جنبش فمینیست ها و نقدای وارده بهشون  

بابائی ی کتاب بهم داد چن روز پیش گفت بخون نظرتو بگو .. 

اقا دارم میخونمش .. ! 

ی چیزائی توش نوشته ک ِ هوینجوری سر انگشتی بخوام حساب کنم هممون جهنمی میشیم 

اصن همه به من چه .. خودم .. مثلا ی جائیش اومده ک ِ نگاه به نامحرم زنای چشمی محسوب میشه  دست زدن به نامحرم زنای دستی میشه ... یا در مورد شرک .. شرک به خدا و این حرفا .. مثلا ی جاهائی حضرت فاطمه رو مثال زده ک ِ زن جلوی ی مرد نامحرم اصن نیاد عفیف .. 

کلن با این کتاب ِ شخصیتم رفته زیر ِ سوال  ی کم باید در مورد دینی ک ِ به اسمم ثبت شده بیشتر مطالعه کنم .. اصن حالم دگرگونه .. واقعن توی این دنیا و این جامعه میشه مثه ... سرتو بندازی پائین و توی خونت بشینی ؟ 

عمرا !!!  

نقد به قدیما و معصومین نیست هرگز ... اصن نقد نیست ... بحث اینه ک ِ همش دارم ک میکنم ک ِ نمیشه اینطوری زندگی کرد .. 

درسته ک ِ این دنیا خیلی ناچیزه .. 

یعنی واقعا معصومین اصن زندگی نکردن توی این دنیا خُب ..  

امکان نداره اونجور ک ِ اونا زندگی کردن ما زندگی کنیم .. شرایط زمانی باهم خیلی فرق داره .. 

پس این کتابارو کی مینفیسه خدائی ؟!؟!؟!؟! 

کجای دلم بذارم آخه !!! 

نظرات 6 + ارسال نظر
آ . د . م پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 18:36 http://1adam.blogsky.com/

سلام ؛
1- واقعا اومدم تو ، مزه گس تمشکو حس کردم .
1- کی گفته الآن باید تو خونه نشست تا مورد تایید ائمه بود ؟
2- الآن هم میشه مورد تایید ائمه زندگی کرد ،
اما انگار یه کم سختتر از گذشته ها ...

مزه ی گس ؟ بده ینی ؟!!

کتاب ِ ک ِ میخوندم اینجور نوشته بود که مورد تائید حضرت بوده ..

با شماره ی 2 موافقم .. خیلی هم سختتره

یه شکلات پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 22:02 http://www.chocolaty.blogfa.com

امیدوارم مامانت زودی برگرده عزیزم

هفت دقیقه جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 16:41 http://www.7min.ir

وقتی به وجود خدا و دنیای بعدی ایمان داریم و وقتی راه درست زندگی کردن تو وجودمون نهادینه شده طبیعتا می تونیم زندگی صحیح و درستی داشته باشیم ! بقیه چیزها فقط می تونن یه راهنما برای درست زندگی کردن باشن .
همچنانکه هدف از فرستادن پیامبران چیزی جز راهنمایی بشر برای درست زندگی کردن نبوده ...
من چند ماهی میشه خیلی در مورد زندگی بعد از مرگ تحقیق می کنم و با شواهد عینی که به دست آوردم تونستم وجود روح رو برای خودم ثابت کنم و وقتی روحی باشه طبیعتا دنیای بعد از مرگ هم عینیت داره وقتی به این مرحله از یقین می رسیم طبیعتا خودم ناخواسته پامو کج نمیذارم و سعی می کنم درست زندگی کنم ! حالا دیدن نامحرم گناه یا نه نمیدونم اما میدونم که باید درست زندگی کرد.

کاملا با حرفات موافقم ..

ولی توی این دنیا وسوسه زیاد میشیم ..
قبول داری ؟

این باعث میشه سختتر بشه کار
البته این مال امروز فقط نیست .. ولی خب ..
نوعش متفاوت ...

رز جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 20:26 http://lahzeham.blogsky.com

البته که می شه تو این جامعه با آرمانهای اونا هم زندگی کرد....
راستش من نظرم اینه....
اگر سخت نگیریم تو بعضی از مسائل راحت می شه هم زندگی کرد هم تو اجتماع بود...هم تفریح کرد...هم هزار تا کار دیگه انجام داد که خارج از خواسته های معصومین نباشن....

اره خب ...

ولی میدونی همیشه این تو ذهنم میاد ک ِ این نوع ِ زندگی ِ ما از نظرشون مقبول ِ

نمیدونم

mxu دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 ساعت 15:27 http://mxu.blogsky.com

سلام.
چقده خوبه که آدم یه بابا داشته باشه که بابا بهش کتاب معرفی کنه و درمورد فیلم و فمنیست و ... باهاش تبادل نظر کنه .
یعنی میشه منم یه روز بابایی یه دختری بشم و در مورد مسائل روز باهاش تبادل نظر کنم ؟
اصلا چرا بابای من دختری نداره که بهش کتاب معرفی کنه و ....
آه .......... خدای من

نگاه به نامحرم نکردن خیلی سادست ولی خوب منظورشون این نبوده که سرمو مثل .... بندازم زمین (هرچند کار همیشگیمه ) و سنگ فرشای خیابون رو بشمارم یا مثلا برگ هایی رو که افتادن زیر پاهام له کنم
منظور حتما اینه که خارج از خط قرمز نیگاه نکنیم
دست زدن به نامحرم هم که کلهم میدونی چی میشه تهش :
پسر باشی اونوقت دختر اینجور میشه : و شاید چند دقیقه بعدش اینجور
اما خوب اگه دختر باشی پسره صد در صد اینجور میشه :
با جنبه ایم دیگه
گذشته از بحوث (جمع مکثر بحث ) ؛ کلهم دنیای جدید رفتار جدید میخواد اما باید دید عرف جامعه چی میگه و جامعه از ما چی میخواد . اگه خارج از چهارچوب های کلی دین نباشه مسئله خوب نیست دیگه
کتابا رو هم تا اونجایی که میدونم طبق روز نمینویسن . البته توهین به نویسنده ها نشه ولی خوب بد نیست بعضی مواقع علم رو بروز کرد . آخه تو جامعه ای که میخوای درس بخونی چش تو چش میشی با استاد یا هم دانشگاهی جنس مخالفت یا میخوای دندونتو مرتب کنی روی یونیت چش تو چشی با دکتری که مرد نیست ، چه ریختی باید چشاشو رو بست ؟ کنج عذلت (درسته دیگه . اگه نیست خوب عزلت یا عظلت یا اصلا عظلت یا شایدم نه عذلت و ....) هم حدی داره خوب

همین دیگه برم پست بعدی

اهااااااا
همینه بابا ... حرف منم همینه ..

نمیدونم ولله دیگرون چی فکر میکنن ..
ولی خب حرف منم همیناس که تو میگی ..

دمت گرم

آ . د . م دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 ساعت 18:57 http://1adam.blogsky.com/

سلام ؛

- تو کتابه که درست نوشته ...
(مطمئناً هم نگفته که ائمه گفتن باید تو خونه نشست و تو جامعه نبود!)
{ اگرم نوشته، خواهشاً اونو با کتب حدیثی معتبر تطبیق بدید. }

- پس قبول دارید که میشه ( اما سخته )
پس متأسفانه همین که قبول داریم یعنی بهانه ای واسه اجرا نکردنش نداریم ( حتی اگه خیلی سخت باشه )

- حقیر هم نمیتونم مثل امام زندگی کنم اما وظیفمه که تلاشمو بکنم
( حتی اگه معصوم نباشم )

به نظر خیلی سخت گیرانه میاد اما فکر میکنم اگه دنبال شفائیم باید درست، طبق دستور عمل کنیم /
( حتی تو شرایطی که دارو به سختی گیر میاد و بیشتریا مریضن ! )

غلطه بفرمائید ... / تشکر

غلط نیست ..
درسته ..

اما به نظرم مثل علی (ع) زندگی کردن اونم توی امروز آرمانگرایانه س تا واقع گرایانه ... البته این هست ک ی‌شاید من اشتباه میکنم .. و اینکه اصن راهم اشتباه ِ ک ِ اینطوری حرف میزنم ..
اما شماهم داری توی این جامعه زندگی میکنی ..
میبینی تک تکمون چطوری داریم روزامونو میگذرونیم ...
نمیدونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد