ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

زیبای خفته م جایت خالی

مادر که خانه نباشد یک چیزی کم است .. نه .. یک چیز نه ، همه چیز کم است و هیچ چیز نیست ، هر چند خیلی زیر ِ یک سقف با هم سازش نداریم .. اما بی نهایت دلتنگم ، بی بهانه کار میکنم ، در مطبخ ول می چرخم ، زرتی گریه م میگیرد ، مثل همین بچه های دوزاری که بهانه ی مادر میگیرند و عر میزنند ، همان شکلی ها   فرت و فرت فیلم دانلود میکنم و خلاصه بابای اینترنت جهانی + V P N درامد درین دو روز : ) 


× دلم درس و مشق میخواهد ، کلاس و استاد و دانشگاه میخواهد : (


نظرات 3 + ارسال نظر
لبخند پنج‌شنبه 6 مهر 1391 ساعت 02:54 http://labkhandam.blogsky.com/

اوه خدای من مادر که خونه نباشه خونه سوت و کوره...وقتی مامانم می ره مسافرت واسه دکترش حسابی دپرس می شم

ابر بهار پنج‌شنبه 6 مهر 1391 ساعت 02:58

مامان منم قراره واسه اولین بار این هفته تنها بره سفر
دلم گرفته ولی به روی خودم نمیارم .. دوست دارم بره و خوش بگذرونه .. دوسش دارم با وجود تمام بحثایی که بینمون میشه گاهی که اونم همش خودم مقصرم و میدونم .. بدون مامان نمیشه ..

خانوم کدبانو شدی دیگه حسابی

دقیقا
مامان ِ من برگشت ...

نه خیلی .... کلی عقبم ... ناراحتم میکنه این مسئله که هیچی بلد نیستم ...
مثه گیجا نگاه میکنم ... ووی نمیدونی دلم میخواد خودمو له کنم اون لحظه ها

شیرین جمعه 7 مهر 1391 ساعت 23:53 http://http:/fidodido.blogfa.com

مهرنوووووووووش؟
فیس بوک داری؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد