ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ریخت و پاش

صدای نوشتن میدهند انگشتانم ،

بغض کرده ند و منجمد شده ند 

گوئی مدتهاست درد ِ ننوشتن دارند 

ننوشتن از بغض هایشان ..


: )

هفتم پدر بزرگ هم تموم شد 

انگار سالهاست زیر ِ خاک ِ و خوابیده ..

خستگی این مدت خیلی زیاد بود و هنوز که هنوز ِ نتونستم درست و حسابی بخوابم : (

فکرایی توی سرمه که باید عملیش کنم ...

مقداری پول دارم که میخواستم بذارم بانک دیدم فایده نداره ..

تصمیم دارم طلا بخرمش ...

بعد ها خواستم میفروشمش ..

اینجوری هم گاهی ازش استفاده میکنم ..

در کل به اصل ِ پولم دست نمیخوره ...

انقدم ک ِ نوسان داره قیمتش که نمیدونم کی برم و خرید کنم ..

درسمم که نخوندم و موند برای سال دیگه .. 

باشگاهم که نرفتم ...

اصن خیلی ریخت و پاشم ..

ایش ! بدم میاد اینجوریم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
چهارسوی تبلیغات دوشنبه 13 آذر 1391 ساعت 17:03 http://www.4ads.ir

باسلام،برای اینکه بازدید وبلاگ یا وبسایتتون بیشتر بشه وکاربران بیشتری بتوانند با شما آشنا بشن به سایت چهارسوی تبلیغات سربزنید و وبلاگ یا وبسایت خودتونو به صورت رایگان در قسمت پایگاه های اینترنتی به ثبت برسونید.
ضمنا شما میتوانید مشاغل خود را نیز در این سایت به صورت رایگان به ثبت برسونید.www.4ads.ir،info@4ads.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد