ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

ی فنجون قهوه با طعم ِ تمشک

و آغاز ، همان تپش ِ قلب ِ توست ..

لیلة الرغائب

پارسال و دو سال  ِ پیش ی ِ همچین شبی انقدر تو فاز ِ غم و بغض ُ خاک برسری بودم ک ِ سر ِ سجاده الکی الکی چشمام می بارید ،، آرامش خواستم ،، حالا آرومم ،، تقریبا آرومم ،، امیدوارم این ارامش ابدی باشه ،، چون هیچ چیزو با آرامش نمیتونم عوض کنم ،، 


× خداجون تو که خوب میبینی و خوبم میشنوی ،، مبادا نگاهتو ازم بگیری ها ؟ بوس بهت .



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد